تصدیق وجود "من"

تصدیق وجود " من" وجود منِ شناسنده امری بدیهی است . من بدیهی‌ترین موجوداتم ، با این وجود می‌توان وجودِ من را از طریق تحلیل و استدلال هم اثبات نمود زیرا اگر کسی بگوید من نیستم با نفیِ وجود خود ، وجود خود را اثبات می‌کند . به عبارت دیگر اگر در هر چیز شک کنیم در منِ فاعلِ شک ، نمی‌توان شک کرد زیرا اگر کسی در وجود خودش شک کند باید گفت پس چیزی هست که در وجودِ خودش شک کرده است .
دکارت ( 1650 – 1596 ) با بیان عبارات زیر تصدیقِ « من » را با استدلالی روشن بیان می‌کند :
   اگر من دربارۀ چیزی اطمینان یافته باشم [یا صرفاً دربارۀ چیزی اندیشیده باشم] بی‌گمان خودم می‌بایست وجود داشته باشم . اما [نمی‌دانم کدام] فریبکار بسیار توانا یا بسیار تردستی است که همواره تمام توان خود را در راه فریفتن من به کار می‌برد . در این صورت وقتی این فریبکار مرا فریب می‌دهد ، بدون شک من هم وجود دارم و بگذار هرچه می‌خواهد در فریفتن من بکوشد ، هرگز نمی‌تواند کاری کند که من در همان حال که فکر می‌کنم چیزی هستم معدوم باشم . بنابراین ، بعد از امعان نظر کامل در تمام امور و بررسی دقیق آنها سرانجام باید به این نتیجه معین رسید [و یقین کرد]  که این قضیۀ « من هستم » ، « من وجود دارم » ، هر بار که آن را بر زبان آورم یا در ذهن تصور کنم ، بالضروره صادق است . ( ک 14 ، ص 38 و 37 )