اولین تجربه های حسی، مواد اولیه شناخت است

ادامه اولین تجربه های حسی، مواد اولیه شناخت است      از گفته‌های بالا این نتیجۀ بسیار شگفت‌انگیز و قابل تأمّل حاصل می‌شود :
مفهوم هر چیز در ذهن من ، چگونگیِ حالِ من از آن چیز است و همچنین هیچ علمی حصولی نیست بلکه همۀ علم و آگاهی‌ها به علمِ حضوری تبدیل می‌شوند .
     ما در دوران کودکی از تصوّر عملِ انتزاعیِ جمع عاجز بودیم و 4=2+2 را – بدون مثالِ تجربیِ 2 سیب به اضافۀ 2 سیب می‌شود 4 سیب- نمی‌توانستیم درک کنیم و سپس به تدریج با ممارست و تجربه توانستیم مفهوم 2 را از 2 سیب یا 2 صندلی انتزاع کنیم .خمیر مایۀ تمام تصوّرات غیر مادّی ، موادِّ تجربه‌های حسّیِ اولیّه است . حتّی توضیحِ خوبی ، بدی ، زشتی ، زیبایی که امور غیر مادّی هستند بدون کمک گرفتن از موادّ خامِ حسّی ، امکان‌پذیر نیستند . ما در توضیح امور غیرمادّی در نهایت و به ناچار متوسّل به امور حسّی می‎شویم .
ما از تجربه‌های حسّیِ اوّلیه- که در اوّلین مراحل شناخت حاصل می‌کنیم- به همان‌گونه در ساختِ مفاهیم استفاده می‌کنیم که نقّاش از رنگ و خط در نقاشی .
به طور خلاصه من تا اینجا گفته‌ام :
     مراحلِ شکل‌گیری معرفت ، نخست « من » و سپس محسوسات اولیه و ابتدایی- ناشی از تجربه‌های ساده ( درک حواس پنج‌گانه ) و شکل‌گیری الگوهای ساده و بسیط ناشی از این الگوها- سپس شکل‌گیری ترکیباتی از چند الگو با چیدمان‌هایِ مختلف به عنوان آگاهی از اعیان و شدن‌ها و در مراحل بعدی ترکیبِ بیشترِ این چیدمان‌ها به عنوان مفاهیم و معرفت‌های پیشرفته‌تر می‌باشند .
     اگرچه بخش‌هائی از آنچه که دربارۀ معرفت شناسی در این کتاب آمده در نظریه‌های فلسفی لاک و بارکلی و هیوم و کانت و غیره دیده می‌شود لکن دیدگاه‌های ارائه شده در این کتاب ، وصله کردنِ بی‌منطقِ بخش‌هایی از نظریه‌های آنان نیست بلکه نظریه‌ای است جدید و بسیار با اهمیت .
من دربارۀ معرفت و چیستیِ آن سخن تازه‌ای می‌گویم . من می‌گویم مواد اولیّه تفکر و اندیشه‌ورزی و مادۀ سازندۀ معرفتِ آدمی الگوهای اوّلیۀ حسّی است . به عبارت دیگر ساختمانِ معرفت ، از چیدمان خشت‌های متنوّعِ الگوهایِ حسّیِ اوّلیه شکل می‌گیرد . همان‌گونه که هر بیتِ شعر از کلمه و کلمه از حروف تشکیل شده است .