ادامه اولین تجربه های حسی، مواد اولیه شناخت است
اندیشیدن یعنی ترکیبِ حالاتِ مختلفِ « من » با هم . به سخنی دیگر شناختِ من از یک چیز یعنی چگونگی حالِ من از آن چیز . و این گفته یکی از پر مغزترین جملات این کتاب است .
حالِ ما زمانی که شربت آبلیمو میخوریم ، ترکیبِ حالِ ما از زمانی است که شیرینی میخوریم و حالِ ما زمانی که آب مینوشیم و حالِ ما زمانی که لیمو میخوریم ، میباشد .
ما وقتی میگوئیم « مایعات در اثر سرد شدن جامد میشوند » به چه مایعی و به چه جامدی اشاره میکنیم ؟ ما به جزئیات و افراد اشاره نداریم بلکه با کلیّات سروکار داریم و برای نشان دادنِ مفهومِ مورد نظر از کلیّات استفاده میکنیم . به عبارت دیگر الگویی که از مشترکاتِ بین همه الگوهایِ ذهنیِ آب و روغن و نفت و بنزین و .... در ذهنِ خود داریم را با الگوئی که در ذهنِ خود از سرد شدن داریم و با الگویی که از مشترکاتِ بین همه الگوهایِ ذهنیِ آجر و سنگ و آهن و ..... در ذهن خود داریم درهم میآمیزیم تا به مفهومِ مرکّبِ جملۀ « مایعات در اثر سرد شدن جامد میشوند » برسیم . حتّی جملۀ « علم موجبِ رستگاری میشود » را اگر خوب ریشهیابی کنیم الگویِ ذهنیِ ما از «علم» و «موجبِ» و «رستگاری» و «میشود» در نهایت به الگوهایِ حسّی از اَعیانِ مادّی ارجاع دارد . این همان نکتهای است که من بارها در این کتاب گفتهام موادّ اوّلیۀ سازنده مفاهیم ، الگوهایِ اوّلیۀ ناشی از تجربیاتِ حسّیِ اوّلیه است.
وقتی میگوییم تجربیات حسّیِ اوّلیه ، مواد اوّلیه و سازندۀ مفاهیماند ، به این معنی نیست که معرفت ، ترکیبِ درهم و برهم و اتّفاقی و بینظمِ این محسوسات است ، بلکه تجربیات حسّیِ اوّلیه ، نسبت به مفاهیم ، همان نسبتی را دارند که رنگ در یک تابلوی نقاشی . با یادآوری این نکته که چیدمان محسوسات و شکلگیریِ یک آگاهی و مفهوم ، بر اساس قوانین مسلّط بر مغز که ناشی از ساختمان مغز هستند انجام میپذیرد .
من هرچه توضیح دهم و مثال آورم باز هم ممکن است تعبیر و برداشت کسی که عبارات فوق را مطالعه میکند با آنچه که در این لحظه در ذهنِ من خطور میکند یکسان نباشد بنابراین توضیحِ بیشتر را واجب میدانیم .
ذهن در مراحل اولیّۀ شکلگیریِ شناخت فقط ادارک گنگ و مبهمی از آنچه که حس میکند دارد . ما به تدریج میفهمیم که این ما هستیم که داریم حس میکنیم . در مراحل بعد به تدریج تفاوتِ تجربههای حسّی مانند لامسه ، شنوایی ، چشایی ، بینایی و بویایی را از هم تمیز میدهیم زیرا این پیامها متفاوت و هر یک دارای شناسه (کُد) ویژۀ خود هستند .