ادامه جهانوطنی و کلّینگری به فرهنگ و تنوع فرهنگی
ممکن است به نظریۀ جهانوطنی این ایراد گرفته شود که اجرای جهانوطنی تنوّع فرهنگی را از بین خواهد برد و به قالبی شدن و یکنواختی و یکسانیِ فرهنگها منتهی خواهد شد . در جواب باید گفت :
در زمینِ بدونِ مرز ، ویژگیِ فرهنگهای محلّی ، تنوّع و قوام و قدرت بیشتری خواهند یافت . رقابت اقوام و شهرها و ایالات و آمیزش و دادوستد مرامها ، ادیان ، باورها و آداب و سنن ، صورتی بهتر و انسانیتر خواهند یافت ، از طرفی دیگر - با توسعۀ انفجارگونۀ ارتباطات در سالهای اخیر - چیزی به نام مرز فرهنگی وجودِ خارجی ندارد که حکومتِ جهانوطنی چنین مرزی را تهدید کند زیرا مرزهای کنونی فقط جنبۀ سیاسی و اقتصادی و جغرافیایی دارند تا فرهنگی .
تبدیل مرزهای کنونی به مرزهای اداری- مرزهایی نظیر مرز بین ایالتهای گوناگون در کشورهای فدرال- موجب ارتباط و تبادل بیشتر و آسانتر فرهنگهای محلی در یک میدان رقابت سالمِ خالی از استبداد و تنگنظری میشود که احتمالاً موجب تقویت ویژگیهای فرهنگی اقوامِ گوناگون خواهد شد .
در حکومت جهانوطنی ، سرمایه و منابعِ زمینی یک کشور ، به نفع ویژگیهای فرهنگیِ یک قوم خاصّ در آن کشور مصادره نخواهد شد و رقابت عادلانه بین ویژگیهایِ فرهنگیِ گوناگون برقرار خواهد شد و این ویژگیها در مسیر تکامل تاریخیِ فرهنگ بشری عادلانه و فعالانه شرکت میکنند . ویژگیهای فرهنگیِ محلی و قومی ، یا لیاقت و شایستگیِ رشد و توسعه را دارند که گسترش مییابند و یا در میدان رقابت عادلانه ، دارای پویائی و توان ایستائی و جاذبههای لازمه نیستند که در آنصورت افول خواهند کرد .
ذکر این نکته نیز بهجا است که عدّهای از رهبرانِ کشورهای غیر فدرال- که دارای حکومت مرکزی مقتدر میباشند- اصرار بر رواج و تقویت فرهنگ و آداب و سنن مورد قبولِ دولتِ مرکزی ، در سراسر مملکت و نفی فرهنگهای محلّی و قومی دارند و تصوّر میکنند که از این طریق یکپارچگیِ کشور بهتر تأمین میشود ، در حالیکه اینگونه رفتار از نظر تاریخی مآلاً موجب از هم پاشیدگی و تجزیۀ این کشورها خواهد شد . باید به اینان پند داد که فدرالیسم به ویژه فدرالیسم فرهنگی یکپارچگیِ آنها را بهتر تأمین میکند .