ادامه تحول تعریف حاکمیت
در گذشته این شخصِ حاکم بود که حکومت میکرد و امروز این قانون است که حکومت میکند .
حکومتهای قدیمی ، هم قانون وضع میکردند و هم قضاوت میکردند و هم قوانین را اجرا میکردند . حکومتها امروزه فقط وظیفۀ اجرای قوانین را دارند . قضاوت و قانونگذاری ( حاکمیت ) امروزه در دست مردمان است و مجریانِ قوانین هم توسّط مردم برای مدّتی کوتاه گماشته میشوند و هر زمان که مردم بخواهند – حتّی پیش از موعد مقرّر - مجریان را خلع میکنند . متأسّفانه هنوز هم به دلیل رسوبات فرهنگیِ گذشته ، ما به رؤسای جمهور یا نخستوزیران به دیدۀ سلاطین ، حکّام و فرمانروا نگاه میکنیم .
آنچه که رهبر و پیشوا و منجی ما است عقل است و حاکمیت از آنِ عقل است . من عقل را موجودی وهمی و مطلق نمیدانم ، عقل را موجودی واقعی ، ناتمام و ناقص امّا خودﹾساز و خودﹾآموز میدانم که در آرای عمومی نمایان میشود . حتّی از بدو پیدایش انسان ، این عقل بوده که ما را به اینجا رسانیده و چون نیک بنگریم و خود را از تعصّبات وارهانیم ، همۀ قهرمانانِ تاریخ - که متفکران از آنان به عنوان قهرمان ، رهبر ، پیشوا ، منجی و یا دگرگون کنندۀ تاریخ نام میبرند- کارگزاران و کارگرانِ عقل– عقلِ کلّی– بودهاند .
من برای عقاید آنان که حاکم را در عرشِ اعلا و یا دولت را به جای خدا نشاندند و نشاندهاند ارزشی قائل نیستم ، بلکه قوای سهگانه را سازمانی طبیعی و عقلانی امّا فاقدِ هرگونه قداست و منزلت میدانم و آنها را کارگزاران و کارمندانِ عقل- که با آرای عمومی خود را متجلّی میکند - میپندارم . در این برهۀ تاریخی و با توجه به شرایطِ بشر امروزی ، این بهترین و عقلانیترین و طبیعیترین مفهومِ دولت و حاکم و حاکمیت است .
من شرط اوّل تشکیل حکومت و استقرار حاکمیتِ راستین را آزادیِ اندیشه با اوصافی که ذکر کرده ام میدانم . حال با قبول این شرطِ بنیادین ، شکل حکومت و روابط سه قوۀ مقنّنه و قضائیه و مجریه چه باید باشد ؟ قوۀ مجریه باید مجریِ نظراتِ قوۀ مقنّنه با کمترین اختیاراتِ ویژه و حداکثر محدودیت در تفسیر و تأویل قوانین باشد . قوۀ مجریه کارمندانِ مردماند جهت اجرای مصوّبات قوۀ مقنّنه ، مدیر اجرائی هستند نه قانونگذار و منظور از اجرا ، مسئولیت و مدیریتِ نظارت بر اجرای مصوّبات است نه آن که قوۀ مجریه خود مجریِ طرحی شود . با تأکید مجدّد این اصل که حاکمیت فقط باید از آنِ قانون باشد و حکمرانان در این نظامِ فکری حکمران نیستند بلکه کارورزانِ مجریِ قانوناند .