رابطه و نسبت فرد و جامعه

ادامه رابطه و نسبت فرد و جامعه      من حرکت طبیعی- عقلانی جامعۀ بشری را برآیندِ نیروهای طبیعی- عقلیِ افراد جامعه می‌دانم بنابراین نه آن‌چنان به انگیزه‌های فرد اهمیت می‌دهم که عدّه‌ای را زیر گام‌های سریع و سنگین خود پایمال کند و نه آن‌چنان خیرخواهِ نازک‌دلِ نزدیک‌بین هستم که فردی با انگیزه‌های سُست و تنبل را در ردیف و همسانِ تیزتکان و روندگانِ تندرو قرار دهم .
     آن نظریه‌هایی که به انگیزه‌ها و امیالِ فردی بی‌توجّه‌اند نظریه‌هایی خیال‌پردازانه اند. پیدایش و توسعۀ فرهنگ ( یافته‌ها و ساخته‌های بشری ) ناشی از فعالیت فکری فرد است .
بها دادن به تشخّص و فردیّت و انگیزه‌های فردی عامل اصلی توسعۀ هر جامعه‌ای است . کانت ( 1804 – 1724 ) به درستی این عامل مهم را پاس می‌داشت . عبارت زیر از او است :
« پس باید از این روح انفرادی و رقابت و خیرخواهی و از این میل غیر اجتماعی به تملک و قدرت سپاسگزار بود. ... انسان آرزومند اتفاق و یگانگی است ؛ ولی طبیعت بهتر می‌داند که برای پیشرفت انواع چه لازم است ؛ طبیعت خواهان تنازع است تا انسان مجبور شود نیروهای خود را از نو به کار اندازد و مواهب و استعدادهای طبیعی خود را جلوتر ببرد . » ( ک 6 ، ص 255 )
       با ذکر مثالی می توان نقش بنیادین فرد را در تعالی و تکامل جامعه نشان داد.
فرض کنیم فرد A اطلاعاتی به شکل A1 و B اطلاعاتی به شکل B1 دارد. حال اگر A و B با هم ارتباط حاصل کنند و اطلاعات خود را به یکدیگر منتقل کنند ( فرض کنیم اطلاعات آن دو با هم هم‌پوشانی نداشته باشد ) در بهترین شرایط اطلاعاتِ فردِ A،معادل A1+B1 و اطلاعاتِ فردِ B هم ، A1+B1 خواهد بود . این به این معنی است که اگر امروز همۀ انسان‌ها اطلاعات و تجربیات و دانش‌های خود را به هم منتقل کنند همه دارای دانشی برابر با حاصلِ جمعِ دانش‌های موجود خواهند شد . حال باید پرسید ، پس چگونه و چرا دانشِ بشرِ امروزی از دانشِ بشر ده هزار سال قبل به مراتب بیشتر است ؟ و یا فرض کنیم بین کتابخانه‌ها ، داد و ستدِ کتاب برقرار شود و هر کتابخانه یک کپی از کتاب‌هایی را که کتابخانه‌های دیگر ندارند به آن‌ها بدهد ، چه می‌شود ؟ آیا کتاب‌ها افزایش می‌بایند ؟! خیر . پس علّت توسعه و تعالیِ دانش بشری چیست ؟ علّت آن است که عضو A که دانش A1  را داراست ، دانش B1 را هم از B می‌گیرد امّا مغز دارای مکانیسمی است که نه تنها دارای دانش A1 و B1 می‌شود بلکه به طور طبیعی، دانشی جدید ، به اندازۀ θ هم – چه از طریق تجربه و چه از طریق تجزیه و تحلیلِ محفوظاتِ قبلی- به آن می‌افزاید .