فلسفه سیاسی

مبانی سیاسی نظریۀ جهان‌وطنی آن بشری که پای در ماه گذاشته ، خود در زمین پای در گل است .
     امروزه جنگ‌های محلی و منطقه‌ای جریان دارد و وقوع جنگ‌های فراگیر محتمل است.
امروزه سهم عمده‌ای از حاصل تلاش و کوشش و زحمت افراد بشر صرفِ هزینه‌های نظامی و نظامی‌گری می‌شود .
امروزه نه تنها خلع سلاح بعید می‌نماید بلکه روز به روز سلاح‌های مرگبار‌تر و پیشرفته‌تری تولید می‌شود .
امروزه افزایش نامعقولِ جمعیت همراه با مصرف حریصانه و نابخردانه ، خسارات هنگفتی به زمین و محیط زیست تحمیل کرده است و محیط زیست و منابع طبیعی با خطر آلودگی و یا نابودی روبرو است .
امروزه حقوق انسان‌ها ، از منابع طبیعی و ذخایر زمین ، برابر نیست .
امروزه انسانِ زمینی با حصارهای ساختگی و بلندی به نام مرزها در زمین روبرو است که نه تنها تسهیمِ نابرابرِ مواهب و منابع زمینی را بین زمینیان موجب شده ، بلکه آزادی رفت و آمد و یا سکونت آزادانه در هر نقطۀ زمین را از انسانِ زمینی سلب کرده است .
امروزه جامعۀ بشری آن‌طور که شایسته است در مورد عقب‌ماندگی ، فقر ، گرسنگی و قحطی احساس مسئولیت نمی‌کند
 امروزه جامعۀ بشری دولت‌های محلّی را مسئولِ جبرانِ خسارات ناشی از بلایای طبیعی می‌داند و حتی دولت‎‌ها نیز بلادیدگان را مسئول جبران خسارات می‌دانند .
امروزه انسان با پدیدۀ شوم و دهشتناک تروریسم و کینه ، نفرت و خشمِ گروهی نسبت به گروهی دیگر روبرو است و اقدامات اساسی برای خشکانیدن سرچشمه‌های بیدادگری و خشم و نفرت و کینه‌توزی دیده نمی‌شود .
امروزه آزادی‌های فردی وآزادی‌های گروهی وآزادی‌های قومی در سرتاسرجهان به اَشکال گوناگون پایمال می‌شود و همزمان عدّه‌ای نیز با ادّعای حمایت از حقوق بشر ، حقوق انسان‌های بی‌گناه بسیاری را پایمال می‌کنند .
امروزه سهم مهمی از دسترنج انسان‌ها صرف سازمان و ساختار عریض و طویل دولت‌ها می‌شود .
امروزه به موازات آن‌که ایدۀ جهان‌وطنی در مخیّلۀ انسان‌های خردمند در حالِ شکل‌گیری و تکامل است ، کم نیستند افراد یا گروه‌ها و یا دولت‌ها یا ایدئولوژی‌هایی که در فکر مصادرۀ این جهان‌بینی هستند و کم نیستند نخبگانِ سالخوردۀ خام و ناپخته‌ای که هنوز برای بشریت به دنبالِ منجی و قهرمانی چون هیتلر و چنگیز اند .