مبانی‌اقتصادی‌جهان‌وطنی

ادامه زمین عامل اصلی تولید      امروزه به طور بنیادین مبانی اقتصادی باید تغییر کند . عوامل تولید ، مؤثّر در قیمتِ تمام شده عبارتند از کرۀ زمین + سرمایه + کار . سهم کرۀ زمین در تولید بایستی بسیار با اهمیت منظور شود . کرۀ زمین و طبیعت باید مهمترین عامل از عواملِ تولید در محاسبۀ قیمتِ تمام شدۀ کالاهای صنعتی منظور شود .
     در چند دهۀ گذشته بشر آنچنان به مفت‌خوری از زمین عادت کرده که اگر قرار باشد هزینه‌های جبرانِ خساراتِ زیست محیطی را پرداخت کند ، همه در خیابان‌ها سر به شورش می‌آورند و شهر را به آتش می‌کشند . این ندا را گوش دهیم دوران مفت‌خوری از زمین به پایان رسیده است .
     معادن و منابع زمین ارثیۀ پدری و یا جهیزیۀ مادری ما نیست . ما باید معادل آنچه را که از زمین می‌گیریم عیناً باز پس دهیم .
     دادوستدِ هر انسان با زمین باید متوازن باشد . هر فرد باید کلیۀ هزینه‌های تولید و مخارجِ بازیافت و هزینه‌های جبرانِ خسارات زیست محیطیِ هر کالایی را که مصرف می‌کند پرداخت نماید .
قرن‌ها  و به ویژه در یک قرن اخیر انسان ، رایگان از این منابع استفاده کرده و هیچ سهمی از محصول را به کرۀ زمین و طبیعت اختصاص نداده است و طبیعت در کمالِ بزرگواری از این تاراج و مُفت‌خوری و ستم چشم پوشیده است . امّا اکنون بشری که به مفت‌خوری و چپاول از طبیعت خو گرفته ، زمین را چون حسابگری باهوش و توانا در مقابل خود می‌بیند . امروزه دیگر نمی‌توان بدون پرداختِ حقِّ کرۀ زمین ، بدون پرداختِ بهرۀ مالکانۀ کرۀ زمین و یا بدون پرداخت بهای اجارۀ منابع طبیعی از کرۀ زمین ، به برداشت و حیف و میل کودکانۀ زمین ادامه داد و بیش از این نمی‌توان این طبیعتِ زیبا و شکننده را ویرانه کرد .
     در حکومتِ جهان‌وطنی تولید کنندۀ یک محصول ، نه تنها عوارض بسیار بالایی را بابتِ برداشت از معادن و منابع زمین خواهد پرداخت بلکه باید بهای بازیافتِ اکسیژن ، هوا ، آب و ... که از محیط زیست به مصرف می‌رساند عیناً پرداخت کند ، علاوه بر آن هزینۀ بازیافت و جبرانِ کلیۀ خسارت‌های وارد شده به محیط زیست را نیز باید پرداخت نماید . قیمت موادّ اوّلیه ( معادن ، آب ، هوا و ... ) در همه‌جا یکسان خواهد بود و عوارضِ برداشت از معادن ، باید ده یا حتی صد برابرِ امروز محاسبه شود ، این عوارض همه‌جا یکسان و به نفع تمام انسان‌های کرۀ زمین دریافت خواهد شد .