مبانی‌سیاسی‌جهان‌وطنی

ادامه مبانی سیاسی نظریۀ جهان‌وطنی 4- همۀ انسان‌ها حق دارند بدون کوچکترین مانعی به هر نقطۀ زمین مسافرت نمایند و یا در هر منطقه‌ای سکونت اختیار کنند . انسانِ زمینی ( جهان وطن ) فقط دارایِ یک شناسنامۀ زمینی و یک کُد زمینی ( به جای کُد ملی ) خواهد بود .
 5- مکتب جهان وطنی خواستار انحلال ارتش‌ها ، لغوِ قانونِ سربازی ، نابودی سلاح‌ها است .
 6- مهمترین عامل از عوامل تولید کالا کرۀ زمین است . آن‌چه که فراموش شده و در هیچ‌یک از مکاتب اقتصادی به آن صریحاً اشاره نشده سهمِ کارِ کرۀ زمین و طبیعت به عنوانِ عاملِ اصلیِ تولید ، در فرآوریِ موادِّ اوّلیۀ طبیعی است . عوامل دیگر مانند سرمایه و کار در مقابل سهم کرۀ زمین در تولید ، ناچیز است .
7- دوران مفت خوری از زمین به سر آمده است . برداشت رایگان از منابع طبیعی و ذخایر زمینی باید محکوم شود . بهای واقعیِ آنچه را که از این منابع برداشت می‌شود ، باید از بهره‌برداران طلب نمود . بهره‌برداران از این منابع نه تنها باید مخارج بازیافت و هزینه‌های جبران خسارات وارده به محیط زیست را پرداخت نمایند بلکه باید بهایِ ذاتیِ این منابعِ بسیار گرانبها - که حاصل فعل و انفعالات طبیعیِ زمین طی دوره‌های بس طولانی است - را نیز پرداخت نمایند . در این راستا اوّلاً مصرف‌گراییِ افسار‌گسیخته و بهره‌برداریِ آزمندانه و نامحدود از منابع طبیعی باید محکوم شود و ثانیاً مبالغ هنگفتی باید بابت برداشت از منابع طبیعی دریافت و در جهت جبران خسارت‌هایی که به محیط زیست وارد می‌شود و مبارزه با تهدیدهای زیست محیطی ، عقب‌ماندگی ، گرسنگی ، قحطی و جبران خسارات ناشی از بلایای طبیعی و تعدیلِ فاصلۀ طبقاتیِ بین دارا و ندار در جهان هزینه شود .
8- جهت تضمین سعادت خود و آیندگان ، باید ازدیاد بی‌رویۀ جمعیت یکی از مهمترین مشکلات زمین و انسان کنونی تلقّی شود و تثبیت جمعیت کرۀ زمین - در حدّی سازگار با امکانات و توانایی‌های زمین - باید برنامه‌ریزی شود .
9- از دیدگاه مکتب جهان وطنی ، سرشت همۀ نوزادان جهان برابر است و همه استعدادِ آموزش و تکامل و تعالی دارند . هیچکس حق ندارد که سرشت عدّه‌ای از نوزادان را از طلا و سرشت گروهی دیگر را از مس بداند . تبعیض در ارائۀ امکانات آموزشی و پرورشی به نوزادان جایز نیست .