موزه فرش ۱۳۹۰

ادامه سخنرانی در آمفی تأتر موزه فرش ۱۳۹۰ گل ها و غنچه ها و میوه های درختان را آن گونه با یاقوت و زمرد و مروارید و فیروزه آراسته بودند که زیباترین بهار طبیعت را نشان می داد . حاشیه های پهن دور تا دور فرش را فراگرفته بود و این حاشیه ها نیز به نوبۀ خود با آرایه هایی شبیه باغچه ها زینت یافته و در برخی از باغچه ها شمش و لوح طلا چون خاک ، کف باغچه ها را پوشانده بود .
سرنوشت فرش بهارستان بسیار غم انگیز و تأسف آور است . بر اساس متون موجود ، فرش مزبور هنگام فتح تیسفون توسط اعراب به تاراج رفت . درک ارزش هنری این غنیمت جنگی که باید آن را یک اثر هنری تاریخی شمرد ، در فهم فاتحان کاخ های تیسفون نمی گنجید و چشم جنگجویان فاتح بیشتر مفتون درخشش جواهرات و زیورهای آن بود .
این فرش پاره پاره شد و جنگ آوران عرب هر قطعه را در محله ای و شهری به جواهر فروشی فروختند . جواهرفروشان نیز به احتمال بسیار سنگ ها و سیم و زر آن را جدا کردند و تکه های فرش را در خانه های خود به عنوان پادری گستراندند .
به این ترتیب ، فرش بهارستان که روزی در کاخ بار عام تیسفون می درخشید ، لگد مال دکان داران زرگر و زر فروش عرب شد .
فراز سوم قالی بافی ، در اوایل دوره صفویه است . حدود 1500 فرش و پاره فرش مربوط به این دوره در دسترس است . معروفترین آن ها فرش شیخ صفی است که در موزه ویکتوریا آلبرت لندن نگهداری می شود و زیباترین آن ها فرش نقشه شکارگاه موزۀ وین است . هر دو این قالی ها در زمان شاه طهماسب بافته شده اند .
اوج چهارم قالی بافی ایران در اواخر دوره قاجاریه و اوایل دورۀ پهلوی و به همت تجّار هوشمند و پرتلاش تبریزی پدید آمد . از نظر کمی در این دوره قالی بافی رونق گرفت و به تدریج با رونق صادرات و هم چنین سفارش قالی های خاص جهت کاخ ها توسط دربار ، کیفیت قالی ایران اوج گرفت . چند تخته از قالی های معروف به عمواقلی موجود در موزه فرش ایران ، تعالی قالی بافی در این دوره را به خوبی نشان میدهد .
دوستان اصرار داشتند که انگیزۀ اهداء این قالی ها را توضیح دهم . بطور خلاصه عرض می کنم ، حاصل یک عمر علاقه و عشق اینجانب به قالی ایران ، 28 تخته فرش است که عمدتاً در 35 سال گذشته از لندن ، لس آنجلس ، هامبورگ ، زوریخ ، دبی و حراج های Sotheby's  و Christies  خریداری و به ایران آورده ام .
اکنون اجازه دهید سوز دل را با فریادی از سر دلسوزی و برادری بازگو کنم .