ادامه سخنرانی در انجمن ادبی امیرکبیر ۱۳۹۲
در
پایان باید گفت که ساده لوحی و زود باوری بشر در گذشته ، مصیبتها و زیانهای
عظیمی را متوجّه بشریت کرده است . با کمال تأسف باید گفت که تعابیر و
تفاسیر جمهوریتِ افلاطون و رویای مدینۀ فاضلۀ او به دیکتاتوری مطلق و نفی
حقوق مردم و پیدایش حکومت های جابر و تمامیت خواه انجامید .
میلیونها نفر همین 70 سال پیش ، در پیشگاه پیشوای عقب افتاده ای چون هیتلر
شعارِ های هیتلر سردادند و با اعتقاد به تقاوت انسانها از نظر سرشت ، به
پالایش نژاد پرداختند و میلیونها نفر در راه این مکتب تعصّب و تحجّر جان
فشانی کردند . در جنگ دوم جهانی 70-50 میلیون انسان نابود شدند . گریه کنیم
بر خود ، زاری کنیم بر انسان و شیون کنیم به حماقت بشر که هیچ حیوانی
تاکنون به اندازۀ بشر همنوع خود را ندریده است . انسان بعد از آن همه مشقّت
تاریخی به اعلامیه جهانی حقوق بشر رسید .
امروزه جهان آنچنان کوچک شده و پدیدههای محلی و منطقهای ، آنچنان به سرعت
در کل جهان تأثیر و سرایت میکند که چارهای جز محدود کردن دولت ها
وراهی جز تبعیت از قوانین جهان شمول و بشری چه در زمینه های سیاسی و چه در
زمینه های زیست محیطی و اجتماعی و فرهنگی نداریم .
دولتها امروز باید محدود شوند . دیگر دوران ، دوران اینکه جمعی و جماعتی
خودسرانه قانون وضع کنند ، خودسرانه محکوم کنند و خودسرانه به فرهنگ ملت ها
افسار بزنند و فرهنگ سازی کنند گذشته است . امروزه فرهنگ را مردم ، همین
مردم کوچه و بازار ، فلاسفه ، ادبا و شعرا و نویسندگان و فرزانگان و
زحمتکشان میسازند و الگوهای دلخواه خود را به دولت ها تحمیل میکنند .
این روند کاهش قدرت و نفوذ دولتها و افزایش و نفوذ و قدرت مردم تا آنجا به
پیش خواهد رفت که وظیفه دولتها در آینده چیزی شبیه به
وظیفه شهرداری ها در این زمان خواهد شد .
آری ، مفهوم دولت در تغییر است . شاید پس از 50 یا 100 سال ، ملتهایی که
در اجرای منویات خود پرستانۀ تیمور و چنگیز و ناپلئون و استالین به جان هم
افتاده بودند ، دستِ برادری و همزیستی به هم دهند و به جهانی یک پارچه تحت
حکومت عام بشری ، فارغ از برتری طلبی های قومی و نژادی و ایدئولوژیک به
زندگی سعادتمند و با نشاط ، واصل شوند .