ویژگی‌های کشورهای عقب‌مانده

ویژگی‌های کشورهای عقب‌مانده از منظرِ سیاسی ، می‌توان چند معیار و میزان ، برای تمیزِ جوامع پیشرفته از جوامع عقب‌مانده بیان کرد . برای نمونه :
- فرد‌گرائی و فرد‌پرستی و چاپلوسی و مدّاحیِ حاکمان از ویژگی‌های عاداتِ سیاسیِ مردمانِ کشورهایِ وامانده است .
- در کشورهای عقب مانده ، مردم به سلوکِ حاکمان‌اند و در کشورهای پیشرفته ، حاکمان به سلوکِ مردمان .
- در کشورهای عقب مانده ، ثبات و موجودیّت کشور وابسته به ثباتِ حکومت تبلیغ می‌شود و در کشورهای پیشرفتۀ سیاسی ، حکومت امری شناور و ناپایدار و تابعِ علایق و تمایلات مردمان است . تأسف‌بارترین پیش‌آمد آن است که حاکمان ، پایداری ملّت‌ها و کشورها را به پایداریِ خود گره می‌زنند . این ترفند موجبات ظلم‌ها ، تجاوزات ، حق‌کشی‌ها ، کشتارها ، شکنجه‌ها و زندانی شدن دگراندیشان را فراهم آورده است در حالی‌که می‌دانیم و می‌بینیم که امپراتوری‌هایی نظیر هخامنشیان ، ساسانیان ، صفویان و ... منقرض شده‌اند امّا ملّت و کشور به حیات و تکامل و تحوّل خود ادامه داده است .
- در کشورهای عقب‌مانده از نظر سیاسی ، حکومت‌ها یا بر اساس سنّت‌ها نظیر ملیّت و تاریخ و ویژگی‌های فرهنگیِ مشترک و یا براساس ایدئولوژی‌ و یا بر اساس مذهب اداره ‌می شوند . انتقال از حکومت‌های سنّتی و یا ایدئولوژیک به حکومت‌های عقلانی و غیرایدئولوژیک با ده‌ها سال هرج و مرج و کودتا همراه بوده و خواهد بود و این امر طبیعی است و هر جامعه باید رنج‌ها و مشقّت‌های این دگردیسی و تکامل را تحمّل کند .
- در کشورهای عقب‌افتادۀ سیاسی ، حاکمان را اسطوره‌وار و فوق بشری و یا مقدّس و نمایندۀ آسمان‌ها تبلیغ می‌کنند که دارای فّره ایزدی و یا قدرت ماورائی هستند و در کشورهای پیشرفته ، حاکمان ، کارگزار مردم و مجری قانون و موجوداتی زمینی چون دیگر مردمان‌اند .
- در کشورهای پیشرفته ، تفکیک قوا تاحدود زیادی رعایت شده امّا تفکیک قوا در کشورهای عقب افتادۀ سیاسی ، در چَم و خمِ تعابیر و تفاسیر ، هنوز در ابهام است .
- در کشورهای عقب مانده مردم حکومت را از خود و خود را از حکومت جدا می‌پندارند و علاقۀ چندانی به مشارکت‌های سیاسی ندارند .