موزه فرش ۱۳۹۰

سخنرانی در آمفی تأتر موزه فرش ۱۳۹۰ خدمت شما عزیزان درود می فرستم ؛
قبل از هرچیز از همسر ، دختر و پسران بزرگوارم قدردانی می کنم که به محض مطرح شدن موضوع اهداء این فرش ها به موزه ، با اشتیاق تمایل خودشان را اعلام کردند . بزرگ منشی این عزیزان را می ستایم .
اضافه می کنم که ما این فرش ها را نه به دولت بلکه به ملت شریف ایران و موزۀ ملی فرش ایران تقدیم کرده ایم .
فرش ایران درطول تاریخ بسته به شرایط سیاسی اقتصادی و اجتماعی ایران فراز و نشیب بسیار داشته است . چهار فراز را در مورد فرش ایران می توان برشمرد .
فراز اول مربوط به دورۀ هخامنشی است . قالی پازیریک تنها یادگار آن دوره است و اگر نجنبیم همسایگان فرش پازیریک را مال خود می کنند که دارند می کنند .
فراز دوم در دورۀ ساسانی است . نساجی و قالی بافی در این دوره به اوج خود رسیده است.
پرآوازه ترین قالی مربوط به آن دوره فرش بهارستان است که با غلو و ابهام در مورد آن بسیار گفته اند . بخش هایی از کتاب بهارستان در مورد فرش بهارستان را برای شما نقل می کنم .
فرش بهارستان رنگارنگ و ابریشمین و مرصع به انواع سنگ های قیمتی ، طلا و نقره بود . سطح فرش همچون باغ های ایرانی با نهرهایی نسبتاً پهن که در جهت طول و عرض فرش امتداد یافته بود به چهار گوشه هایی تقسیم می شد . در کنار نهرهای آب ، پیاده روهایی طراحی شده بود . نهرهایی کوچک تر همچون جوی های آب ، این چهارگوشه ها را دوباره به باغچه هایی تقسیم می کرد . سطح نهرها و جوی ها با جواهرات شفاف و بی رنگ چنان سنگ دوزی شده بود که گویی آب های زلال ، درخشنده و مواج در نهرها جاری است . در لایۀ زیرین این سنگ های شفاف ، جای جای ، دانه های مروارید چون ریگ های ته جوی نمایان بود .
باغچه هایی در مجاورت و امتداد پیاده روها طراحی شده بود ، این باغچه ها را آن چنان با سنگ های سبز رنگ و گران بها ، نظیر زمرد پوشانیده بودند که گویی چمنزاری است سرسبز . در باغچه های متعدد فرش ، درختانی زربفت خودنمایی می کرد که ساقه های شان زرفام و شاخه های شان سیم گون بود .