ادامه جهان وطنی و اعلامیۀ حقوق بشر
و به عبارت دیگر مفاد اعلامیۀ مزبور ، مظهر فلسفۀ سیاسیِ فرزانگانِ تاریخ بشری است ، میتوان گفت که کلیۀ فرزانگانِ تاریخِ بشری گرد هم آمدند و مفادّ اعلامیۀ مزبور را به صورت قانونی جهان شمول به بشریت ارائه کردند و از این جهت میتوان گفت که فرزانه سالاری و حکومتِ عقلا و فلاسفه جامۀ عمل خواهد پوشید.
میدانیم که بیش از شصت سال از صدور اعلامیۀ جهانی حقوق بشر گذشته است و امروزه از نظر سیاسی ، افقهای وسیعتری به روی بشر گشوده شده است که مرور و بازنویسیِ اعلامیۀ مزبور را ایجاب میکند .
حقوق بشر بایستی دوبارهنویسی شود ، فرهیختگانِ برگزیدۀ بشریت باید بر مبانی و اصولِ نظریۀ جهانوطنی اتّفاق کنند و این اصول باید به تدریج در اعلامیۀ جهانی حقوق بشر و در قوانین اساسیِ کلیّۀ کشورها گنجانیده شود . نظارت بر اجرایِ این اصول هم بایستی در اختیار یک سازمانِ قضائیِ بینالمللی قرار گیرد .
آنچه که من در این کتاب به عنوان نظریۀ جهانوطنی بیان میکنم افقهای تازهای میگشاید تا اعلامیۀ جهانی حقوق بشر از منظری جهانیتر و کلّیتر به انسانِ فارع از ملّیت و نژاد و قومیت و مذهب و جنسیت نگاه کند .